شوق علم آموزی
«حنین خواستار نسخه مخصوصی از یکی از آثار جالینوس بود و نمییافت. این اثر در آن زمان نیز کمیاب بود. او خودش به جستجو میپردازد و در این باره مینویسد: «من به آن احتیاج فوری داشتم و به همین جهت عازم بین النهرین شدم و از آنجا به سوریه، فلسطین، مصر و به شهر اسکندریه رسیدم ولی در هیچ جا موفق نشدم آن را پیدا کنم. فقط یک نیمه آن را در سوریه یافتم.»388
«همان طور که یک کشور فاتح، تحویل سلاحها و کشتیهای جنگی را شرط قرار داد صلح میکند هارون الرشید پس از پیروزی در جنگ عموریه و آنکارا، تحویل نوشتههای یونان قدیم را شرط صلح با بیزانس اعلام کرد . آن زمان مأمون پس از پیروزی بر رم شرقی از قیصر میخاییل سوم خواست تمام آثار فلاسفه که تا آن زمان به زبان عربی ترجمه نشده بودند به عنوان خراج جنگی تحویل مسلمانان دهد».379
اجرت ترجمه کتاب
«پسران موسی بن شاکر در سامرا در زمینی که متوکل به آنها هدیه داده بود مرکزی علمی برپا کردند که در آن به ترجمه کتاب نیز میپرداختند. آنان مبلغ 500 دینار به هر یک از مترجمین میپرداختند؛ مبلغی که در جوانی برای خود آنان ثروتی به حساب میآمد. 500 دینار معادل است با 7500 مارک طلا که برابر با 90000 مارک طلا در سال است حقیقتا اجرت شاهانهای است!».151
امانتداری در علم
«متفکر اسلامی با بیان افکار دیگری به نام خویش دهان خود را ملوث نمیکرد. اگر کسی میخواست بر اساس افکار و کتاب فردی که زنده بود تدریس کند باید قبلا اجازه کتبی از او داشته باشد. حتی کسی حق نداشت موقع تدریس بیانات استادی دیگر را بیان کند یا شعر شاعری را در انجمنهای رسمی بخواند بدون این که اجازه صریح آنان را دارا باشد. همان طور که پیش از اسلام هم بین اعراب مرسوم بود شاگرد یکی از شعرای بزرگ از استادش اجازه منحصر به فرد داشت تا به عنوان راوی و ناشر آثار او عمل کند. در این جا احترام به فعالیتهای فکری و مرجعیت و مصدر آن این اندازه عمیق بوده است».405
درباره این سایت