«برای ملت مسیحی آن دوران نه تنها ضرورت آموختن زبان و خط لاتین وجود نداشت بلکه تعلیمات عمومی بکلی مردود بود. اما وضع کشورهای اسلامی به گونهای دیگر بود. حکومت اسلامی علاقمند بود که امور رعایا در مسیر طبیعی و صحیح قرار گیرد. از این رو امر تعلیمات در دست حکومت بود. بچههای طبقات مختلف به مدارس ابتدایی میرفتند، آن هم در مقابل مبلغ کمی که برای همه امکان پذیر بود. و از زمانی که معلمان را حکومت بر سر کار میگمارد برای بچههای افراد بیبضاعت، مدرسه بدون شهریه بود . در اسپانیای اسلامی اضافه بر هشتاد مدرسهای که در قرطبه وجود داشت الحاکم دوم ـاز حکام اموی اندلسـ در سال 354 هجری بیست و هفت مدرسه دیگر هم برای افراد بی بضاعت ساخت.در قاهره منصور قلاوون در محوطه بیمارستان منصوری مدرسهای هم برای بچههای بیسرپرست ساخت و برای هر بچه جیره تعیین کرد؛ یک قرص نان در روز، یک دست لباس زمستانی و یک دست تابستانی در سال. حتی ترتیبی دادند که معلمین دوره گرد به اعراب بادیه نشین درس بدهند.»400
درباره این سایت