«جایگاه والای علم در میان مسلمین سبب میشد در همه گستره تمدن اسلامی کتابخانهها مثل قارچ از زمین سر بر آورند. در سال 891 میلادی ـ278 هجریـ مسافری در بغداد یکصد کتابخانه عمومی برشمرده بود . که مسلمانان میتوانستند در قرائتخانههای آنها با آرامش کامل به مطالعه بپردازند و یا کتاب به امانت گیرند. در این کتابخانهها برای مترجمین و رونویس کنندگان محل خاصی وجود داشت. هر کس میتوانست در سالنهایی که برای اجتماع در نظر گرفته شده بود به بحثهای رسمی بپردازد. نظیر وظایفی که امروزه برای کلوپهای کتاب در انگلستان در نظر گرفته شده است».391
«هر مسجدی کتابخانهای داشت. سالن اصلی هر بیمارستان که محل مراجعه تازه واردین است دارای قفسههای بزرگ و پر از کتاب بود و تمام آثار طبی تازه منتشر شده را خریداری میکردند تا این که برای تعلیم محصلین طب و همچنین برای مراجعه پزشکان، جدیدترین معلومات در اختیارشان قرار داشته باشد.
یک شهر کوچک مثل نجف در عراق در قرن دهم میلادی دارای چهل هزار جلد کتاب بود. در حالی که دیرهای اروپا همان ده تا دوازده کتابی را هم که داشتند چون برایشان جزو چیزهای کمیاب محسوب میشد با زنجیر به جایی میبستند.
نظیر کتابخانه یکصد و هفده هزار جلدی مهلبی وزیر که در هنگام وفاتش در قرن چهارم از خود به جای گذاشت کم نیستند. خواجه نصیرالدین طوسی در کتابخانه رصدخانه مراغه تعداد چهارصد هزار جلد کتاب جمع آوری کرد. ابن عباد که همکار مهلبی و جوانتر از اوست دارای کتابخانهای است با دویست و شش هزار جلد کتاب. و یک قاضی یک میلیون و پنجاه هزار جلد کتاب داشته است».392 و 393
«اما کتابخانه هیچ کس به اندازه خلیفه العزیز قاهرهای ـ خلیفه فاطمی مصر در قرن چهارم هجریـ اهمیت نداشت. حتی خلیفه قرطبه (کوردوبا) که در سرتاسر آسیا افرادی داشت که مرتبا برای تکمیل کتابخانهاش میکوشیدند. این کتابخانه فاطمیان زیباترین و کاملترین کتابخانه بود و دارای یک میلیون ششصد هزار جلد کتاب بود. تنها شش هزار و پانصد جلد کتابهای ریاضی و هیجده هزار جلد آثار فلاسفه داشت.
ولی این ابهت پسرش را از آن باز نداشت که با رسیدن به حکومت، کتابخانه دیگری در کنار آن بنا نکند. کتابخانهای که دارای هیجده سالن بود.» 393 .
درباره این سایت